حرمت اهدای جنین در پرتو آیات حفظ فرج و نهی از فحشا
حجتالاسلام والمسلمین مهدی گرامیپور، عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه قم، در دومین نشست همایش «بررسی اخلاقی، فقهی و حقوقی درمان ناباروری» که امروز، ۱۵ بهمنماه، به همت جهاددانشگاهی قم در سالن همایش دانشگاه علوم پزشکی قم برگزار شد، با اشاره به اینکه در مسئله اهدای جنین چهار صورت اصلی قابل تصور است، بیان کرد: یکی اینکه اسپرم و تخمک از زن و شوهر باشد و فقط تلقیح در خارج رحم اتفاق میافتد؛ صورت دوم اینکه فقط اسپرم از مرد اجنبی از زن صاحب رحم باشد، صورت سوم اینکه فقط تخمک از زن اجنبی از زن صاحب رحم باشد و صورت چهارم اینکه هم اسپرم و هم تخمک از مرد و زن اجنبی از زن صاحب رحم باشد.
وی با بیان اینکه معیار برای ما بـرای اجنبی بودن، زن صاحب رحم است و گرنه اجنبی بودن یا نبودن صاحبان اسپرم و تخمک در این مسئله تأثیری ندارد، افزود: باید در دو مقام مقتضای ادله اجتهادی و مقتضای اصل عملی بحث کنیم و خود مقتضای اصل عملی هم به لحاظ اصل اولی و اصل ثانوی قابل بحث است.
گرامیپور اظهار کرد: استدلال به روایات بر حرمت اهدای جنین به عنوان اولی و با قطع نظر از ملابسات این عمل بود اما اگر ملابسات آن را هم در نظر بگیریم میتوان به روایات دیگری هم استدلال کرد، برخی اموری کـه از ملابسات اهـدای جنین هسـتند از نظر شرعی حرامند، از جمله اشتباه نسـب و نفی یا اثبات آن.
پنج طایفه از روایات
وی با اشاره به دسته بندی پنج طایفه از روایات را برشمرد، گفت: دسته اول روایاتی که مفاد آنها در رابطه با اثبات نسب غیرواقعی است، دسته دوم روایاتی که مفاد آنها مرتبط با اثبات نسب در موارد شک است، دسته سوم روایاتی که مفاد آنها مرتبط با نفی نسب واقعی است، دسته چهارم، روایاتی که مفاد آنها در رابطه با نفی نسبت در فرض قیام حجت است و دسته پنجم روایاتی که مفاد آنها مرتبط با شک و اشتباه در نسب است.
گرامیپور با استناد به برخی از آیات حفظ فرج بهعنوان ادله اجتهادی از نوع ادله حرمت(آیات)، گفت: خداوند در سوره مؤمنون آیات ۵ تا ۷ و آیات ۲۹ تا ۳۱ سوره معارج فرمود: «وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ، إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ، فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ؛ و کسانى که پاکدامنند، مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آورده اند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست، پس هر که فراتر از این جوید آنان از حد درگذرندگانند.»
وی در تفسیر این آیات، تصریح کرد: مفاد این آیات حرمت جعل نطفه در رحم زن اجنبی نیست بلکه بیان وظیفه مردان است و اینکه مرد باید فرجش را حفظ کند به این معنا که زنا و امثال آن (اعمال مناسب جنسی مثل لواط یا اتیان بهائم یا استمناء) جایز نیست.
گرامیپور با اشاره به یکی از نمونه آیاتی که صفات مؤمنین را ذکر میکنند، افزود: خداوند در سوره نور، آیه ۳۰ فرمود: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ؛ به مؤ منان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.»
وی بیان کرد: خداوند در سوره احزاب آیه ۳۵ فرمود: « إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا.» از ایـن روایات حکم الزامی اسـتفاده نمیشـود بـلکه در مـقام بـیان صـفات خـوب مـؤمـنین و مؤمنات است. بنابراین این آیات هم به محل بحث ما ربطی ندارند.
آیات حفظ نگاه و فرج
گرامیپور با بیان اینکه دسته دیگر آیات حفظ نگاه و فرج هستند، ادامه داد: خداوند در سوره نور، آیات ۳۰ و ۳۱ فرمود: « قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ، وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.»
وی تصریح کرد: مفاد این آیه حرمت نگاه کـردن زن به بدن مـرد نامحرم اسـت و لزوم حفظ فرج اسـت و این امـر هـم اطلاق دارد و بـه اعـمال جنسی اختصاصی ندارد. مفاد ایـن آیه امـر بـه تحفظ بـر فـرج اسـت از هر چه با آن مناسب اســت و همان طور که اعمال جنسی بــا فرج مناســبت دارد بــا استیلاد هم مناسبت دارد و این مناسبت هم بسیار روشن و واضح اســت پــس آیــه بــر تحفظ فرج از بارداری هم دلالت دارد و جـواز بارداری از شـوهر و مشروعیت ازدواج بـر اسـاس ارتکاز اسـت (جـدای از ادله خـاص) که مانع از شکلگیری اطلاق نسبت به این موارد میشود.
گرامیپور ضمن اشاره به اینکه در زمانهای سابق آیه مصادیق محدودتری داشته اما موجب نمیشود اطلاقی برای آیه شکل نگیرد و آیه به آن مصادیق اختصاص پیدا کند، افزود: اولین اشکالی که به استدلال این آیه وارد شده آن است که آیـه شـریـفه ناظـر بـه وجـوب حـفظ فـرج از نـظر و نـگاه اسـت و ایـن نکته در برخـی روایات مـورد اشاره قـرار گرفـته اسـت. بر اسـاس ایـن روایـات حتی ایـن آیه بـر حرمت زنا هـم دلالت ندارد بلکه مفاد آن حرمت نگاه به فرج است.
وی اظهار کرد: اشکال دیگری که به استدلال به آیه وارد شده است این است که تمسک به این آیه برای منع از پذیرش نطفه غیر، از قبیل تمسک به عام در شبهه مصداقیه خودش است. مفاد آیه این است که زن باید فرجش را حفظ کند و مراد تحفظ آن از امور غیر جایز است و آیا دخول نطفه غیر یا جنین اهدایی در رحم حرام است تا تحفظ از آن لازم باشد؟ برای اثبات حرمت آن نمیتوان به این آیه تمسک کرد.
گرامیپور بیان کرد: اشکال سوم آن است که تحفظ مستلزم نگهداری شیء از امور مضر است وگرنه به نسبت امورغیر مضر اصل حفظ معنا ندارد و اینکه نطفه اجنبی یا جنین دیگری از امور مضر است اول الکلام است و تمسک به آیه برای اثبات حرمت آن تمسک به عام در شبهه مصداقیه خودش است.
آیات نهی از فحشاء
عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه قم با اشاره به اینکه دسته دوم، آیات نهی از فحشاء هستند، گفت: خداوند در سوره نحل آیه ۹۰ فرمود: « ِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میکند و به شما پند میدهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.»
وی تصریح کرد: در کلمات برخی از لغویین آمده است که فاحشه یعنی هر فعل یا قول زشت. حال یا فاحشه برای هر چیزی که عرفاً زشت و قبیح باشد وضع شده است و یا اینکه فاحشه برای آنچه در واقع و نفس الامر قبیح است وضع شده و راه کشف اینکه چه چیزی در واقع زشت و قبیح است تشخیص عرف است. تلقیح زن با نطفه اجنبی از امور مستقبح و زشت در نظر عرف است و تفاوتی ندارد زن مجرد باشد یا شوهر داشته باشد و بر اساس این آیات ممنوع است.
گرامیپور با اشاره به اشکالات وارد شده به این دسته از آیات گفت: تمسک به این آیات برای حرمت تلقیح زن با نطفه اجنبی جایز نیست چون فاحشه یعنی گناهان بزرگ و نمیتوان گفت هر آنچه عرفاً قبیح و زشت است فاحشه است و خود شارع برخی مصادیق آن را مشخص کرده است که همین برای دفع اجمال و منع از رجوع به عرف و تمسک به اطلاق مقامی کافی است، پس مفاد این آیات نهی خاص از برخی از معاصی است که علاوه بر نهی از ارتکاب معاصی به صورت خاص هم مجددا مورد نهی قرار گرفتهاند.
وی با اشاره به روایاتی کتاب الکافی به تألیف الشیخ الکلینی، گفت: در این روایت آمده است: « عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ أَشَدَّ اَلنَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ رَجُلٌ أَقَرَّ نُطْفَتَهُ فِی رَحِمٍ یَحْرُمُ عَلَیْهِ؛ على بن سالم گوید: امام صادق (ع) فرمود: شدیدترین مردم - از نظر عذاب - در روز قیامت، کسى است که نطفهاش را در رحمى که بر او حرام است، قرار داده باشد.»
گرامیپور تصریح کرد: مفاد روایت حرمت قرار دادن نطفه در رحم زنی است که وطی او حرام است و در محل بحث ما نیز این چنین است. پس هر جایی جماع با زنی برای کسی حرام باشد، قرار دادن نطفه در رحم او نیز برای آن فرد حرام است و روایت اطلاق دارد یعنی قرار دادن نطفه حرام است هر چند به غیر جماع مثل تلقیح مصنوعی باشد.
وی تأکید کرد: هر جا عنوان «رجل» موضوع برای حکم خودش قرار گرفته باشد، از آن الغای خصوصیت میشود، روایت حکم زن را نیز بیان میکند. درست است که زن نطفه ندارد تا آن را در رحم قرار بدهد اما مفاد روایت بعد از الغای خصوصیت از «رجل» این است که کاری که برای مرد حرام است برای زن هم حرام است و کاری که بر مرد حرام بود قرار دادن نطفهاش در رحم زن است پس برای زن هم قرار دادن نطفه مرد در رحمش حرام است.
گرامیپور بیان کرد: یکی از اشکالات وارد شده به این روایت ان است که احتمال دارد مفاد این روایت حرمت انزال در خصوص موارد زنا باشد و لذا شامل غیر فرض زنا نباشد
نظر شما :