باید مرز مشخصی میان روشنفکری دینی و نو اندیشی دینی قائل شویم/ علل و عوامل افول روشنفکری دینی
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد استان قم حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد جعفری، مدیر گروه فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی در وبینار «نقد جریان روشنفکری معنوی» که 11مهرماه به همت جهاددانشگاهی قم و بنیاد نخبگان استان قم برگزار شد، اظهار کرد: روشنفکری دینی یک پروژه فکری و معرفتی است که هدف آن جمع میان دین و تجدد است و البته گرچه ابتدائا خود را راه میانه و معتدلی میان رویکرد روشنفکری لائیک و شریعت گرایی اسلامی میدانست، اما در عمل به سوی تطبیق و بازسازی دین بر اساس مدرنیته حرکت کرد.
وی ادامه داد: روشنفکری دینی از تلاقی جریان روشنفکری و سنت دین باوری پدیدار شده است و معتقد به ضرورت دین در دنیای مدرن است، این جریان بر آن است که میتوان سنت را که مهمترین جزء آن دین است، با مبانی و مولفههای اندیشهای مدرن در کنار هم نشاند بی آن که به تناقض و یا به کنار نهادن یکی به پای دیگری منجر شود.
مدیر گروه فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی افزود: در برابر این نگرش دو نگاه کاملا متفاوت وجود دارد؛ جریان اول روشنفکری لائیک است که فقط به ضرورت و کارآمدی مدرنیته ای اندیشد و دین را به هیچ میانگارند و جریان دوم عالمان دینی و شریعت گرایان اسلامی که دغدغهمند دین و حفظ خلوص آناند و مدرنیته را دارای نواقص بسیار و ناکارآمد تلقی میکنند.
جعفری با اشاره به اینکه ما باید مرز مشخصی میان روشنفکری دینی و نو اندیشی دینی و نیز تجدید نظر طلبی دینی قائل شویم و این سه را با هم خلط نکنیم، گفت: از دهه بیست شمسی با رویکرد روشنفکری دینی به معنای خاص کلمه آشنا میشویم که خود سه دوره فکری را از سر گذرانده است.
وی عنوان کرد: دوره اول روشنفکری دینی انطباق آموزههای دینی با علوم طبیعی بود که توسط مهندس بازرگان و یدالله سحابی آغاز شد و این روشنفکری دینی به شدت تحت تاثیر حس گرایی و پوزیتویسم در حوزه نظری، و لیبرالیسم در حوزه اجتماعی و سیاسی است و جنبه آکادمیک دارد.
مدیر گروه فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی ادامه داد: دوره دوم روشنفکری دینی انطباق آموزههای دینی با اندیشههای سوسیالیستی و اگزیستانسیالیستی که توسط دکتر شریعتی رقم خورد و در این رویکرد روشنفکری دینی (به تبع جریانات چپ جهانی) بیشتر خود را وارد عرصههای اجتماعی سیاسی و جنبشی میکند.
جعفری اضافه کرد: دوره سوم روشنفکری دینی انطباق آموزههای دینی با علوم انسانی مدرن است که با سروش و شبستری در دهه 60 آغاز شد، تکیه و تاکید این روشنفکری دینی بر تطبیق دین با آموزههای علوم انسانی مدرن در همه عرصهها و نهایتا نسبی و عصری کردن دین در این بستر است؛ این روشنفکری جنبه نخبگانی دارد و نتوانست مانند سایر اقران خود در شبه قاره و جهان عرب، جنبه عمومی پیدا کند.
علل و عوامل افول روشنفکری دینی
وی با اشاره به علل و عوامل افول روشنفکری دینی، تصریح کرد: کار روشنفکری دینی از احیاگری و تجدید حیات دین در دوره مدرن به تجدید نظر بنیادین در اندیشهها وآموزههای دینی کشید و این نی توانست دیگر برای کسانی که هنوز اندک دلبستگی به دین الهی داشتند، دل انگیز و قابل قبول باشد؛ نظریه وحی سروش و شبستری نشانه های آشکاری از این تنزل فکری است.
مدیر گروه فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی ابراز کرد: و اما مهمترین دلیل افول روشنفکری دینی ، عدم کامیابی در جمع میان این دین و تجدد و پارادوکسیکال بودن و خود ویران گر بودن آن است؛ التقاط فکری روشنفکری دینی و التزام افراطی آنها به مبانی نظری مدرنیته نهایتا جز محق و تحریف دین ، نتیجهای نداشته است.
جعفری با اشاره به اینکه آیتالله مصباح از ابتدا نسبت به تناقض و تقابل مدرنیته و دین هشدار می داد، بیان کرد: این پروژه به جایی رسید که سروش دباغ میگوید که میتوان روشنفکر دینی غیر متدین داشت.
معنویت جدید یا مدرنِ به دنبال نگاهی تازه به انسان و جهان است
وی با بیان طلوع روشنفکری معنوی گفت: شکی نیست که روشنفکری دینی از اسلام تاریخی به سمت اسلام معنوی و درون گرایانه حرکت کرد، این نقطه شروعی بود برای طلوع اندیشه روشنفکری معنوی؛ آقای ملکیان با طرح پروژه معنویت و عقلانیت وارد این عرصه شد و با این ایده که معنویت گوهر دین است، مولفههایی برای آن ذکر کرد که همه در اندیشههای روشنفکران قبل از او ریشه دارد و قابل رصد است، تئوریسین و طراح این نظریه طی چند سالِ اخیر از سال 1379 تا کنون در خلال سخنرانیها، مقالات و کتب متعددی، سعی در ارائه چارچوب و مبانی این دیدگاه داشته است و در یک جمله معنویت جدید یا مدرنِ آقای ملکیان به دنبال نگاهی تازه به انسان و جهان در راستای آرامش روان و رضایت خاطر است.
مدیر گروه فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی افزود: علیرغم همه وعدهها هنوز یک طرح منسجم و نظام مند از این نظریه از سوی وی(ملکیان) ارائه نشده است و اشکالات متعددی که به آن گرفته شده است که اساسا پاسخ نیافته است.
جعفری ادامه داد: مهمترین اشکال این جریان، عدم کارآمدی آن در راستای هدف تعیین شدهاش یعنی بهداشت روان میباشد. مولفههای این روشفکری مانند نفی متافیریک و باورهای اعتقادی دین و نیز نفی آموزههای فقهی و مناسکی دین، هم بیمبنا و بی دلیل است و هم نهایتا برای انسان آرامشی باقی نمیگذارد.
وی اظهار کرد: میتوان ریشههای پروژه فکری روشنفکری معنوی را در فضای جهانی و خصوصا غربی رصد کرد، امروزه در فرهنگ جدید غرب با محوریت کشورهای انگلوامریکن (که آن را فرهنگ پسامدرن، مصرفی، پساسرمایهداری و پسامادهگرایی نامیدهاند) پدیدهای با عنوان معنویت با هدف تعالی و تحول درونی و معنایابی در زندگی مادی و یا برای رفع خلاءها، مشکلات، کاستیها و ابهامات زندگی مدرن شکل گرفته است.
نظر شما :